آرامگاه کاشف السلطنه و موزه چای

موزه چای : آرامگاه کاشف السلطنه پدر چای ایران

زمانی که به شهر لاهیجان می رسید اگر گذرتان به خیابان کاشف  رسید. با ساختمانی مواجه می شوید که موزه چای نام گرفته است و در کنار آن آرامگاه کاشف السلطنه پدر چای ایران را می توانید ببینید.

محمد میرزا قاجار قوانلو معروف به کاشف السلطنه نخستین کسی است که با تلاش های فراوان توانست تخم چای و علم کشت و خشک کردن چای را به ایران منتقل کند. همین اقدامات وی باعث تبدیل شدن لاهیجان به قطب چای ایران شده است.

زندگی کاشف السلطنه

کاشف السلطنه در سن ۱۶ سالگی به استخدام وزارت خارجه درآمد و پس از دو سال خدمت در این سمت به فرانسه رفت. وی در دانشگاه سوربن فرانسه در رشته حقوق مشغول به تحصیل شد. وی پس از اتمام دوره لیسانس و اخذ مقام دولتی در سفارت پس از هشت سال به ایران بازگشت.

در بازگشت به ایران شروع به مخالفت با حکومت ناصرالدین شاه کرد و با مخالفان وی همراه شد. در پی همین مخالفت ها به ترکیه که در آن زمان دولت عثمانی بود متواری شد. پس از اقامت در سرزمین عثمانی ، پادشاه آن نیز به تعقیب وی می پردازد و همین امر باعث مهاجرت دوباره او به فرانسه می شود که این اقامت تا قتل ناصرالدین شاه ادامه می یابد.

پس از بازگشت به عنوان سر کنسول ایران در هند انتخاب می شود و در همین حین در سن سی سالگی با گوهر گرانمایه ازدواج می کند. در مدتی که وی در هند به سر می برد شروع به یادگیری نحوه کشت چای می کند. در آن زمان به دلیل انحصاری بودن کشت چای امکان آموزش به خارجیان که شرقی بودند نداشت . در عوض وی خود را فرانسوی معرفی می کرد.

پس از کسب تجارب لازم با امکانات مناسب از جمله لوازم و ادوات مناسب و همچنین تخم گیاهان مختلف به ایران بازگشت. تلاش کرد با استفاده از دو کارشناس روسی اقدام به کشت چای کند اما به دلیل گرایش های دولت وقت و نارضایتی مردم نتوانست کاری از پیش ببرد.

 

 

اما او ناامید نشد و کشت و چیدن و خشک کردن چای را به مردم آن دیار آموزش داد.

وی مدتی در کشورهای آلمان و هند گذراند و در این دوران به سمت های مختلفی رسید. پس از به قدرت رسیدن رضا شاه کاشف‌السطنه که از زمان مظفرالدین شاه امتیاز چای به او واگذار شده بود، از طرف وزارت عامه به ریاست سازمان چای تعیین شد و با آنکه با کارشکنی‌های بسیاری روبرو بود، کشت و تولید چای را در شهرهای گیلان و به ویژه لاهیجان توسعه داد. وی صنعت چای را علاوه بر هند، در چین و ژاپن مورد بررسی قرار داد و با استخدام متخصصان چینی و آوردن بذر جدید و ماشین‌آلات کشاورزی از آن کشور، رشد و تحول دیگری را در این صنعت به وجود آورد.

کاشف‌السطنه با وسایل و ماشین‌آلات چای و همراهان، از بمبئی با کشتی به مقصد بوشهر حرکت کرد و در آخرین روزهای اسفند ۱۳۰۷ خورشیدی به ایران رسید اما متأسفانه خودروی حامل او به دره سقوط کرد و کشته شد.

مرگ او نیز خالی از ابهام نیست و بسیار مرگ او را توطئه  می دانند.

برپایی موزه چای

وی را طبق گفته اش بر روی تپه ای که متعلق به خودش بود در میان مزارع چای به خاک سپردند. آرامگاه وی بدون حفاظ و سقف و از مرمر سیاه ساخته شده بود اما پس از مدتی تصمیم به ساخت آرامگاهی درخور شخصیت و جایگاه وی گرفتند.

دز سال ۱۳۷۱ با واگذاری این آرامگاه به سازمان میراث ، فرهنگی و گردشگری تصمیم به ساخت موزه چای در کنار آن گرفته اند. موزه چای خود دارای سه قسمت است که شامل آرامگاه ، ساختمان مستطیلی شکل موزه و ورودی اصلی بنا می باشد.